سلام

امان از اين همه فاصله

يك فرمانده مانده بود كه اوهم نمي آيد

حاج احمد

ازش خواندم

با هيكل لاغر خود

چنان سيلي محكمي به يك كرد كومله زده بود

وگفته بود اينجا فقط جمهوري اسلامي

داريم

يارو دوبرابر خودش بود

روي زمين افتاده بود

بعداين پيامها رو خودتون خصوصي كردين يا اشكال از ماست

اسم حاج احمد مياد

دلم براي حاج ابراهيم عزيزم تنگ ميشه همت رو ميگم دوتاييباهم رفته بودن حج

كاش اونم بود

كاش همه ي شهدا بر مي گشتند

رها كن

وعده ي ديدارمان

بهشت.

سلام

من شاعر نيستم گاهي باران مي بارد مي نويسم

حالا هم هواي حوالي مان بارانيست

2شعر سپيد

از خودم

و1شعراز شاعر

وافسانه اي كوتاه ازشهيد...

تابعد

بهار نارنج!

آقا جانم: ميلاد پر نورت مبارک

دلت پرنيان بهشتي ست

خدا عشق در آن پيچيده است

پرنيان دلت را باز کن تا بوي بهشت در زمين پراکنده شود.

آقا جان:

مشتي!!!

تنها مشتي از لطافتت را به من ببخش...

ميلاد پرنورت مبارک آقا سيد علي
منتظرتون هستم
يا علي

بيا حاجي!

جالب و تاثير گذار نوشته بوديد!